سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
نیم نگاهی به آسمون
یکشنبه 90 بهمن 16 :: 6:46 عصر ::  نویسنده : مهتاب

بچه ها شیرینن، مخصوصا وقتی که تازه به حرف زدن افتادن و با حرفهای بانمکشون بقیه رو می خندونن.

با بچه ی دوستم که دو و نیم سالشه، بازی می کردم و از رفتارا و حرفاش کلی لذت می بردم. بهش گفتم "علی، شلوارت چه خوشگله! چه رنگیه؟"

اونم نگاهی به شلوارش کرد و گفت"بنی"

گفتم "چی؟!" اونم باز گفت "بنی"

کلی تعجب کردم. گفتم "آستینت چه رنگیه؟"

یه لبخندی زد و با اون لحن کودکانه ش گفت "ازرق، آبی"

باز خدا رو شکر رنگا رو بلد بودم و از این نیم وجب بچه عقب نیفتادم!

...

دفتر نقاشی ش رو اورده و خطایی می کشه و به خیال خودش یه دنیا رو داره می کشه. دفتر و مداد شمعیاشو برمی داره و میره سراغ آقایون. همسری هم که بچه دوس داره، شروع می کنه از نقاشیاش تعریف کردن. بعد می گه "چی برات بکشم؟"؛ علی هم  می گه"جبل"!!

...

شما جای من بودین چه حالی بهتون دست می داد؟




موضوع مطلب :



"بسا ابرهای بلا را از آسمان زندگی ام زدودی و ابرهای نعمت را بر من باراندی....." صحیفه سجادیه
صفحات وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 10
  • بازدید دیروز: 1
  • کل بازدیدها: 54629